آرزوهایم به درگاه الهی...
اِلهی اَتَرانی ما اَتَیتُکَ اِلاّ مِنْ حَیْثُ الْامال.[1]
خدایا! مرا ببین! تنها به خاطر آرزوها و امیدهایم به درگاه تو آمده ام.
خدایا! کمکم کن تا آرزوهایم شایسته و روا باشند.
کمکم کن بهترین ها را آرزو کنم. من با آرزوهای خویش زنده ام.
یاری ام کن آرزوهایم ارزش خواستن و با آنها زندگی کردن را داشته باشند.
به من بیاموز چیزی را آرزو کنم که تو دوست می داری،
چیزی را طلب کنم که مرا به تو نزدیک تر سازد. به من بیاموز در راه رسیدن به آرزوهایم صبور باشم و تن به قضا و قدر تو بسپارم.
بیاموز که برای کسب نیکی ها، شکیبایی پیشه کنم. در راه استجابت دعاهایم، هرگز ناامید نشوم و هرگز در مهر تو تردید نکنم.
خدایا! مباد ابلیس در آرزوهایم مرا راهبر شود.
مبادا دل به وعده های دروغ او ببندم و وعده های راستین تو را از یاد ببرم.
مبادا هنگام دل بستن به لطف تو، او مرا از وعده هایت ناامید کند.
مبادا تأخیر در رسیدن به آرزوهایم، رشته الفت مرا از تو ببرد و دوستی ام را با شیطان محکم کند.
کمکم کن خالق مهربان! … هرگز صبر و امیدم را از دست ندهم و هرگز به درگاه تو جز با خوش بینی روی نیاورم.
خدایا! مرا به آرزوهایم برسان؛ آرزوهایی که خیرند و امید به رسیدنشان، امید به قرب توست. دعاهایم را مستجاب کن تا ایمان و عشقم به تو روز به روز افزون تر شود.
(۱)حکمت 302 نهج البلاغه – نیاز انسان به دعا