پژوهه در مفهوم القاضي [الحاجات]
از مادّه «قضاء» در اصل به معني «جداساختن چيزي» است يا با عمل يا با سخن و بعضي گفته اند در اصل پايان دادن چيزي است. اين صفت نسبت به خداوند تبارک و تعالي در سه وجه اطلاق شده است:
1-امر و فرمان: «پروردگارت حکم و الزام فرموده است که جز او را نپرستيد و به پدر و مادر نيکي کنيد».(اسرا/24)
2- خبر و اعلان: «خبر داديم بني اسرائيل را در کتاب که دوبار در اين سرزمين فساد و تباهي و سرکشي می کنيد».(اسرا/4)
3- قضاء به معني «حکم و داوري» است.[طه/72].
4- اتمام خلق و پايان دادن: «هفت آسمان را خداوند در دو روز به اتمام رسانيد.»(فصلت/11)
5- قضاء به معني«فراغت از چيزي» نيز آمده است [يوسف/41]
مرحوم علامه ي مجلسي در جلد پنج بحارالانوار ده وجه براي قضا نقل مي کند که بعضي از آنها به غير خداوند نيز اطلاق مي گردد ولي در ميان تمام معاني بيشتر الزام و حکم قطعي منظور است. البته اگر کسي سؤال کند آيا حکم قطعي و الزامي پروردگار قابل تغيير است يا خير جواب مثبت است زيرا بلا و حوادث ناگوار را مي توان توسط دعا و صدقه و صله ي رحم و امثال آن برطرف کرد که در اين صورت نيز انسان مشمول قضاي الهي مي شود.
«قضاء» به معني «مرگ» نيز در قرآن کريم تعبير شده است: «موسي ضربه اي بر او زد و او جان داد»[قصص/15].
از “رسول خدا"(ص) سؤال شد با وجود اين که هر حادثه اي در جهان به تقدير الهي و قضاي حتمي اوست دعا چه اثري مي تواند داشته باشد؟ پاسخ فرمودند دعا نيز از قضا و قدر است. «بحار، ج5، ص 78».
همچنين خداوند تبارک و تعالي اوّل قاضي و قضاوت کننده است و اين در روز قيامت بر همگان مشهود و واضح مي گردد. «قاضي» اسم فاعل از «قضا» در يکي از مصاديق و مفاهيم خود وقتي با «حاجات» ترکيب مي شود؛ به معناي برآورنده ي حاجات و مقاصد «عباد» معنا مي شود و چه کسي از خداوند شايسته تر در برآوردن حاجات؟!
منبع مقاله :
شريف کاشاني، ملاحبيب الله؛ (1383)، خواص و مفاهيم اسماء الله الحُسني(نامهاي زيباي خداوند)، ترجمه ي محمدرسول دريايي، تهران: نشر صائب، چاپ ششم.