فیلسوف جوان

⭕️ موظفیم هر لحظه مقام علمی خود را بالا ببریم
💠 درست است که پیغمبر گرامی اسلام برای همه افراد اسوه است، اما ایشان برای علماء و حوزویان باید یک اسوء خاص محسوب شود.

💠 ما موظفیم گذشته از تأسی عمومی به پیغمبر گرامی اسلام که همگام موظف به آن هستند، هر روز و هر لحظه مقام علمی خود را بالا ببریم وگرنه در واقع به ایشان تأسی نکرده ایم. چرا که استاد حقیقی کسی است که همواره اشکال و پاسخ علمی تولید کند وگرنه استاد نخواهد بود بلکه یک دلال علم است که تنها حرف دیگران را نقل کرده و این ارزش چندانی ندارد.

💠 حضرت رسول با «رب زدنی علما» آغاز کرده و به «يُزَکِّيکُمْ وَ يُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ يُعَلِّمُکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ» ختم کرده است و نکته مهم و اساسی این است که این راه برای همه ما باز است. دلیلی ندارد انسان به دلالی علم قناعت کند. باید این فرهنگ در تربیت طلاب و حوزه های علمیه وجود داشته باشد که می توانند به این مقام برسند.

💠 حضرت فرمود جانتان را لبریز از علم کنید و بدانید جان شما با علم و دانش کاملا سازگار است. وقتی جان ما با علم سازگار باشد به این معنی است که کاملاً آمادگی پذیرش علم در ما وجود دارد و راه برای ما باز و هموار است.

💠 البته استعدادها متفاوت است. اگر طلبه ای احساس می کند که آن استعداد رفیع را ندارد حداقل می تواند نوری باشد که جامعه را از هر ظلمت و پلیدی حفظ کند.

🌀 دیدار اساتید موسسه آموزش عالی حوزوی اسراء ۹۶/۰۲/۱۳
 

معرفی کتاب:مردی در تبعید ابدی : براساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی ، صدرالمتالهین ” (نادر ابراهیمی) در صدر محبتت نشاندیم / زان پیش که حرف لا نبودست حکایتِ غریق شیفته ی غرق و ناجی خشکی روح می کنم . او مجموعه‌ی در هم تنیده و به وحدت رسیده‌ی چند عنصر گران‌بهاست ؛ تحقیق و تأمّل برهانی ، و ذوق و مکاشفه‌ی عرفانی ، و تعبّد و تدیّن و زهد و انس با کتاب و سنّت ؛ فاخرترین عناصر معرفت یعنی عقل منطقی ، و شهود عرفانی ، و وحی قرآنی ؛ ملاصدرا مجموعِ پریشانی ست . فلسفه‌ی صدرایی که خود بحق حکمت متعالیه نامید فوران عقل است و غلیان عشق . ” مردی در تبعید ابدی ” سیر تکوینیِ اندیشه‌ها و تفکرات عرفانی فلسفی صدرالمتالهین است به قلم شادروان نادر ابراهیمی – که خدایش رحمت کند ! – این ، کتابی درخور ، روایت غیر خطی داستان گونه ، که در طی خط اصلی ، با بازگویی (Flashback) هایی نامنظم از صحنه های کشاکش تصویر پر حادثه در شرح ماجرای زندگانی صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی ست . نمایش اختلافات پدر و پسر از ایام نوجوانی ، از همان ابتدا صدرای تیززبان و سرگران را به تصویر می‌کشد. آری! “مرز میان شجاعت و وقاحت بسیار باریک است.” ملای جوان با سه تن ازبزرگان زمان خویش ملازمت داشته و از این مقام شاگردی به خود می‌بالد . به ترتیب علاقه وی بدانها عبارتند از : میرداماد (میرمحمد باقر استرآبادی) ، قاضی‌القضات شیخ بهائی (شیخ بهاءالدین عاملی) و ابوالقاسم میرفندرسکی . همچنین «فیاض لاهیجی» و «علامه فیض کاشانی» دو تن از شاگردان نامور اویند . هر دو داماد ملاصدرا شدند و مکتب او را ترویج کردند . زود بود که سخنان بدیع و بدعت‌نما ، در معرض اتهام کج‌اندیشان و ظاهربینان روزگار خود قرار گیرد و با وجود حمایت سه استاد عالیقدر خود ، در نهایت از جان شاه عباس اول ، مهر تبعید بر پیشانی و طلعت روشن او حک شود . تبعیدی خداخواسته که در نهایت به باروری و شکل‌گیری. حکمت_متعالیه و تالیف کتاب‌های گرانقدری چون اسفار_اربعه می‌انجامد . ابراهیمی از زبان ملا می گوید تبعید ناظر به کدام منظور است . ملا خود را از خویشتنِ خویش و به اختیار خود را تبعید کرده است . “غربت در قربت سرنوشت محتوم رهپویان طریق وصل است .” چنان که فرمود: “کن فی الناس و لا تکن معهم .” “من در میان جمع و دلم جای دیگر است .” او معتقد است تقلید به صورت نادانسته مجاز نیست هر مسلمان باید به تحقیق در علوم دینی و الهیات بپردازد و اگر بعد از مطالعه به جواب دست نیافت مجاز به انتخاب مرجع تقلید است . “چون مُقَلِّدِ مغلوب تقلید را هم بی قدر می کند . ” او می گفت خدا در همه انسان ها و آفریده ها وجود دارد . “بسیط من جمیع الجهات واجد تمام کمالات وجودی است و هیچ وجودی به کمال وجودی خود از آن خارج نیست .” یکی از سوالات جنجال برانگیز او این بود که چرا عدل جز اصول دین است ؟ چرا تنها یکی از صفات خدا را اصل نموده ایم و … ظاهراً بسیار گفته اند: “اهل نگاه کردن به دختران و زنان در کوی و برزن است و چنین و چنان …”

​معرفي كتاب به مناسبت سالروز بزرگداشت ملاصدرا

برشی از این مناجات:

اللَّهُمَّ وَ أَنْطِقْنِي بِالْهُدَى، وَ أَلْهِمْنِي التَّقْوَى،

خدايا! به هدايت، مرا گويا كن و تقوا را به من الهام فرما.

«أَيُّهَا النَّاسُ! اتَّقُوا اللَّهَ

فَمَا خُلِقَ امْرُؤٌ عَبَثاً فَيَلْهُوَ»

ای مردم، از خدا بترسید، هیچکس بیهوده آفریده نشده تا به بازی بپردازد … .

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

شرح

مرحوم سید رضی(گردآورنده نهج البلاغه) درباره این حکمت نهج البلاغه می نویسد: نقل کرده اند که کمتر پیش می آمد که حضرتشان بر منبر بنشینند و پیش از سخن این جملات را نگویند.

بنابراین این حکمت بسیار مهم و تأثیرگذار است، لذا ترجمه تمام آن در اینجا ذکر می شود:

ای مردم! از خدا بترسید؛

هیچکس بیهوده آفریده نشده تا به بازی بپردازد،

و هیچکس را به حال خود واگذار نکرده اند تا خود را سرگرم کارهای بی ارزش نماید.

ای مردم! هیچکس نباید اینگونه باشد که دنیایی که برایش زینت شده، جایگزین آخرتی شود که برایش زشت جلوه کرده[یعنی مراقب باشید که در نگاهتان دنیا را زیبا و آخرت را زشت جلوه ندهند].

و انسان فریفته ای که به اندازه والاترین همّتش به دنیا دست یافته، در خوشبختی مانند کسی نیست که در آخرت به کمترین نصیبی دست یافته[یعنی کمترین نصیب آخرت بهتر است از بالاترین مقامات دنیوی].